مانعی در مسیر

در روزگار قدیم پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده اصلی قرار داد. سپس در گوشه ای  پنهان شد تا ببیند چه کسی آن را از جلوی مسیر بر میدارد. برخی از تاجران که ثروتمند با کالسکه های خود به کنار سنگ رسیدند آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند . بسیاری از آنها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند اما هیچ یک از آنها کاری به سنگ نداشتند. سپس یک مرد دهاتی با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گزاشت و شانه اش را زیر سنگ قرار داد و سعی کرد که سنگ را از جاده کنار بگزارد. او بعد از تلاش و کوشش بسیار بلاخره موفق شد . هنگامی که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آنها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه ای زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است . کیسه را باز کرد پر از سکه های طلا بود و یادداشتی از جانب شاه که این سکه ها مال کسی است که سنگ را از جاده کنار بزند.  ان مرد روستایی چیزی را میدانست که بسیاری ازما نمیدانیم  از موانع و مشکلات نترسیم و برای غلبه بر آنها تلاش کنیم

فرصت ها آهسته در میزنند

در زمانهای دور پسری بود که به اعتقاد پدرش هر گز نمی توانست با دستانش کار با ارزشی انجام دهد. این پسر هر روز به کلیسایی در نزدیکی محل زندگی خود میرفت و ساعتها به تکه سنگ مرمر بزرگی که در حیاط کلیسا قرار داشت خیره میشد و هیچ نمیگفت. روزی شاهزاده ای از کنار کلیسا عبور کرد و پسرک را دیدکه به این تکه سنگ خیره شده است و هیچ نمیگوید . از اطرافیان در مورد پسر پرسید. به او گفتند که او چهار ماه است هر روز به حیاط کلیسا می آید و به این تکه سنگ خیره میشود و هیچ نمیگوید. شاهزاده دلش برای پسرک سوخت. کنار او آمد و آهسته به او گفت جوان به جای بیکار نشستن و نگاه کردن به این تخته سنگ بهتر است برای خودت کاری دست و پا کنی و آینده خود را بسازی . پسرک در مقابل چشمان حیرت زده شاهزاده مصمم و جدی به سوی او برگشت و در چشمانش خیره شد و محکم و متین پاسخ داد . من همین حالا در حال کار کردن هستم . و بعد دوباره به تخته سنگ خیره شد . شاهزاده از جا برخاست و رفت . چند سال بعد به او خبردادند که آن پسرک از آن تخته سنگ یک مجسمه با شکوه از حضرت داوود ساخته است. مجسمه ای  که هنوز هم جزو شاهکارهای مجسمه سازی دنیا به شمار می آید. نام آن پسرک ( میکل آنژ ) بود . قبل از شروع هر کاری فیزیکی بهتر است که به اندازه لازم در موردش فکر کنی. حتی اگر زمان زیادی بگیرد خوب گوش کردن را یاد بگیر . گاه فرصت ها بسیار آهسته در میزنند

عزیزان ادامه داستانها به ادامه مطلب ...

nazar